از انتخابات دولت هفتم به این سو تبلیغات انتخاباتی نامزدها در صدا و سیما باب شد. در ابتدا این قضیه برای جلوگیری از هزینه‌های بالای تبلیغاتی کاندیداها پیشنهاد شد و مسئولین امر از هر چهار کاندیدای آن دوره خواستند که در چاپ پوستر و بولتن و انواع تبلیغات میدانی دیگر صرفه جویی کرده و به جای آن در تلویزیون مستقیما با مردم صحبت کنند.
در همان دوره به غیر از فرصت گفتگوی نامزدها با مردم در تلویزیون به آن‌ها اجازه داده شد که هر کدام یک فیلم مستند هم از سیما پخش کنند و شروع چنین رسمی را باید از همان دوره دانست. البته سال ۷۶ نام هیچ کارگردانی به عنوان سازنده‌ی فیلم‌های تبلیغاتی درز نکرد و سال ۸۰ هم وضع به همین منوال بود تا اینکه در سال ۸۴ حضور پرشمار چهره‌های شاخص سیاسی در عرصه انتخابات به همراه نام‌هایی پرآوازه فیلمسازی فضای انتخابات را تا حدود زیادی سینمایی کرد از همان دوره بود که پخش مستندهای انتخاباتی از محدودیت آنتن تلویزیون خارج شد و سی دی های تبلیغاتی در کوچه و خیابان‌های شهر توسط اعضای ستادهای مختلف بین مردم توزیع شدند.
در سال ۸۸ هم همه‌ی مردم منتظر بودند تا ببینند که فیلم هر نامزدی را کدام کارگردان می‌سازد و فضای انتخابات آن دوره هم از این جهت هیجان کافی را داشت اما ظاهرا فیلمسازها در این دوره به ساخت آثار تبلیغاتی علاقه کمتری نشان می‌دهند.

به طور کلی باید گفت که تا به حال هیچ گاه تکلیف جایگاه یک فیلمساز در ستاد انتخاباتی نامزدها کاملا تعریف نشده و احتمالا در انتخابات پیش رو همین قضیه مشکل ساز خواهد شد.
فیلم ساختن یک کارگردان برای هر کاندیدای تلویحا به معنای حمایت این هنرمند از آن نامزد انتخاباتی هم هست و تا همین الان بیش از بیست نفر احساس تکلیف کرده و وارد صحنه شده‌اند و این طور که پیش می‌رود اگر انتخابات را دو سه ماه عقب بیندازیم این تعداد از شماره صد هم تجاوز خواهد کرد و ممکن است برای اینکه به همه نامزدها سازنده فیلم تبلیغاتی برسد، مجبور به واردات از خارج کشور شویم این جاست که یاد صادرات بی‌رویه هنرمندان به خارج از کشور می‌افتیم و گسترش پدیده(سینمای دور از خانه تاسف بارتر از هر زمان دیگری به چشم می‌آید.

سینمای ایران در طول تاریخ حیاتش هیچ گاه تا این حد دچار معضلات و مشکلات گوناگون نبوده و متاسفانه کلمات هیچ یک از نامزدهای تاکنونی در صحنه انتخابات پیش رو، چیز قابل عرضی در حمایت از مسئله فرهنگ دیده نمی‌شود تا هیچ کس به فکر سینما نیست و برای سینماگرانی که نسبت به وضعیت خود حساسیت دارند بد نیست که خودشان احساس تکلیف کرده وارد صحنه کاندیداتوری شوند بلکه کشتی سینما از گل بدرآید.

یادداشت از میلاد جلیل زاده.